دوست من سلام. به جمع حیدریون خوش اومدی. اینجا جایی هست ککه میتونی به تمام رؤیاهای خودت دست پیدا کنی.

من قاسم حیدری هستم و توی این قسمت برات توضیح میدم که آشنایی من با مباحث موفقیت و قانون جذب از کجا شروع شد و مجموعه آموزشی حیدری چطور شکل گرفت.

شرایط زندگی‌م واقعاً سخت و پیچیده شده بود. یه چیزی از درونم فریاد می‌زد: “این حق تو نیست!” و واقعاً نمیدونستم باید چیکار کنم. از همه‌کس و همه‌چیز بریده شده بودم. هر روز افرادی رو می‌دیدم که از لحاظ استعداد و توانایی نسبت به من بسیار ضعیف‌تر بودن اما به خاطر باورهای متفاوت‌، زندگی بسیار عالی و رؤیایی داشتن. وقتی به زندگیشون نگاه میکردم، آه حسرت می‌کشیدم و با خودم میگفتم: آیا واقعاً من از اینا کمترم که توی همین شهر، با این اوضاع اقتصادی داغون دارن میلیونی کار میکنن!

همین تفکرات باعث شد بعد از 25 سال زندگی توی شرایط سخت و ناخواسته‌، تصمیم بگیرم همه‌چیز رو تغییر بدم و برم دنبال موفقیت. محیطی که سال‌ها توی اون زندگی کرده بودم‌ رو رها کردم. روابطی که مهم‌ترین دلخوشی و سرگرمی زندگی‌م بودن رو ترک کردم. و حتی شغلم که فکر می‌کردم تنها کاری هست که میتونم انجامش بدم رو کنار گذاشتم. کیف دستی‌م رو برداشتم و از شهر زدم بیرون. البته هنوز با مباحث موفقیت و قانون جذب آشنا نشده بودم و قاسم حیدری تازه اول راه بود ….

توی تمام طول سفر، به عقاید و باورهایی کهنه فکر میکردم که منشأ همه‌ی این سختی‌ها و زندگی ناخواسته‌ شده بودن.

تعطیلات نوروز تازه تموم شده بود و نمیدونستم قراره با زندگی امسالم چیکار کنم. نزدیک به 10 سال بود که هر سال عید نوروز به خودم می‌گفتم: “امسال با سالهای قبل فرق می‌کنه و به امید خدا زندگی منم سر و سامون می‌گیره”

شروع تغییر و محکم برداشتنِ اولین قدمی که بارها به تأخیر افتاده بود، کار واقعاً سختی بود. مخصوصاً برای من که فقط یک مغازه‌دار بودم‌ و مغزم پر از باورهای محدودکننده و فقر آلودی بود که‌ اجازه‌ی دیدن فرصت‌ها رو به من نمی‌داد‌‌.

بالاخره من راهش رو پیدا کردم اما برام سال‌ها طول کشید تا از بین اون همه تحقیق و مطالعه، بتونم رسالت خودم رو بشناسم.

یادمه وقتی پای خوندن قرآن می‌نشستم، زمان، مکان و هم چیز برام به فراموشی سپرده می‌شد و فقط از پنجره‌ی اتاقم، روشن شدن یا تاریک شدنِ آسمون رو می‌دیدم. زمان زیادی طول کشید، انرژی زیادی صرف شد، تعهد فراوانی به کار رفت و ایمانی پولادین با من همراه بود تا تونستم فکر خداوند رو توی قرآن بخونم!

خداوند بواسطه‌ی قرآن منو هدایت کرد‌، قوانین این سیستم رو به من نشون داد و همونجور که اوایل راه وعده داده بود‌، به خاطر ثباتم توی این مسیر و تلاشم برای هماهنگی با اصل و اساس این سیستم، بیش از اون چیزی که ازش خواسته‌بودم‌‌، در قالب کسب‌وکاری ایده‌آل، درآمدی بی‌نظیر، ازدواجی رؤیایی و دوستانی فوق‌العاده به من بخشید.

حالا در جایگاهی هستم که‌ می‌تونم هر چیزی رو که می‌خوام، داشته باشم و فکر میکنم توی این مسیر، وجود فضایی شگفت‌انگیز مثل مجموعه صمیمی حیدری‌، می‌تونه با ایمان و یقینی که توی دلم زنده نگه می‌داره‌، مسیر رو برام لذت‌بخش‌تر و تغییر را برام آسون‌تر کنه.

بخاطر همین‌، بعنوان کسی که کودکی‌ش توی فقر و کمبود بوده و نوجوانی‌ش توی حسرت رؤیاها‌، تصمیم گرفتم تمام چیزایی که توی مسیر تغییرم جای خالی‌شو احساس کردم‌ رو بسازم.

و به این شکل‌، مجموعه آموزشی حیدری متولد شد تا همراه و راهنمایی باشه برای تمام افرادی که‌ مثل من متعهد شدن تا رؤیاهاشون رو باور کنن‌ و خالق زندگی خودشون باشن.

من این مجموعه آموزشی رو براساس توحید بنا کرده‌ام تا همه‌ی ما که اینجا جمع شدیم، همواره به یاد داشته باشیم که: خداوند تنها منبع قدرت و ثروت هست و مقرر کرده زندگی ما در گرو باورها و فرکانس‌های خودمون باشه.

تنها کار ما حساب کردن روی اتصال به این نیرو و هماهنگ شدن با قوانینش هست و این یعنی‌: ساختن باورهای هماهنگ با خواسته‌ها.

ارادتمند همیشگی شما / قاسم حیدری